طنز پـَـ نـَـ پـَـ _سری پنجم
یه کف گرگی زدم تو صورتش
میگه: خواستی عصبانیتتو روم خالی کنی؟
گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ خواستم بگم آی لاو یو
======================
تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده
میگه میخوای بند نافو ببری؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!
رفتم ساعت سازی به یارو می گم ساعتم کار نمی کنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟
پـــ نه پـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد بره سر کار!!!
دارم چایی می خورم داغ بود سوختم داداشم می پرسه سوختی؟
می گم پـــ نه پـــ رفتم مرحله بعد!!!
با کامیونم زیر پل گیر کردم. پشت سرم هم چند کیلومتر ترافیک راه افتاده...
افسر رسیده بعد از اینکه بیسیم زده میپرسه، گیر کردی؟
: پـ نـ پـ جون جناب این پل رو بار زده بودم ببرم برسونم وسط راه گازوئیل تموم کردم.
رفتیم رستوران گارسون اومده میگه:منو بیارم خدمتتون؟؟؟
پ نه پ...
علم غیب دارم خودم حدس میزنم و سفارش میدم...
- آخه تو آدمی؟؟؟؟؟
- پَ نه پَ؛ تو آدمی!
بخشهایی از مکالمه آدم و حوا !
گاو اولی : ماااااااااااااااا
گاو دومی : مااااااااااااا؟؟؟؟؟
گاو اولی : پَ نــه پَ اونا !
ادامه مطلب